از ابر که شعر تازه تصعید است
تا رود که یادواره تعمید است
هر ذره طواف را چنین میگوید:
منظومه شمسی حرم خورشید است
از ابر که شعر تازه تصعید است
تا رود که یادواره تعمید است
هر ذره طواف را چنین میگوید:
منظومه شمسی حرم خورشید است
ای ابر مبارک است باران شدنت
از خویش گذشتن و فراوان شدنت
همصحبت کوه تا بیابان شدنت
در باور رودخانه مهمان شدنت
تا چند اسیر بوی گندم بودن
در حال و هوای روز و شب گم بودن
از چشمانداز رود بودن یعنی
چون موج هوایی تلاطم بودن
باران که بگیرد و نگیرد دارد
ابر است که آمد و نیامد دارد
رود است که در مسیر رفتن جاریست
دریاست که جزر دارد و مد دارد.